بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار
Authors
abstract
اندیشیدن دربارهی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بنمایههای رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشههای ایشان دربارهی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاههای اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره ی مرگ، حقایق بسیاری را بر ما آشکار میکند که در بررسی جداگانهی اندیشهی ایشان، کمتر مجال بروز مییابد. در این جستار کوشیده ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی این پدیده، از دیدگاه خیام، رباعی سرای توانمند قرن پنجم هجری و عطار نیشابوری، شاعر و عارف توانمند قرن ششم بپردازیم. بررسی تطبیقی دیدگاههای این دو شاعر دربارهی مرگ نشان دهنده ی این نکته است که اگرچه هر دو در برخی مسائل، مانند همگانی دانستن مرگ برای همهی افراد، سرگشتگی دو شاعر در برابر مرگ، تأکید بر ناتوانی بشر از ارائهی راه چاره برای مرگ و... اندیشههای همگون دارند، در برخی موضوعات نیز با یکدیگر اختلاف دیدگاه دارند؛ برای نمونه عطار افزون بر مرگ طبیعی، به دو نوع مرگ ارادی و مرگ عارفانه عاشقانه قائل است؛ نومیدی مطرح شده در اشعار خیام، در اندیشهی عطار جایگاهی ندارد؛ مرگ اندیشی عطار بیشتر التزام به توبه و به ندرت، التزام به لذتجویی را بایسته میداند، در حالی که در اندیشهی خیام، بیشتر تأکید بر لذتجویی و کمتر التزام به توبه است.
similar resources
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه آگوستین قدیس و ملاصدرا
مرگ از مسائل مشترک همهی انسانها است. بررسی تطبیقی این مسأله از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا، گامی مؤثر در راستای فهم ما از مرگاندیشی است. آگوستین با توجه به آموزههای مسیحی، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین و دیگر گناهان، تبیین کرده حتی گناه را علت مرگ میداند. به دیدة او آفرینش انسان بهگونهای بود که اگر گناه نمیکرد از زندگی جاودان برخوردار میشد؛ اما با آن گناه نخستینِ آدم و ح...
full textمرگ و موت ارادی از دیدگاه سنایی، عطار و مولانا
بیتردید مرگ و مرگ اندیشی همواره هسته مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. بدین جهت غالباً مرگ اندیشی، به آثار و تراویده های ذهنی خیل بی شماری از گویندگان و صاحب نظران به ویژه در گستره ادب پارسی سایه افکنده است. شاعران عارفی چون سنایی، عطار و مولانا پیوسته مرگ طبیعی را در آثارشان ستوده اند و معتقدند کسی را یارای گریز و ستیز با مرگ نیست. در عین حال تحقق مرگ حقی...
full textمفهوم مرگ اختیاری از دیدگاه سنایی و عطار
مرگ از موضوعاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در عرفان، به غیر از مرگ اجباری که همان قانون طبیعی و الهی است، به نوع خاصّی از مرگ اشاره شده است که آن را مرگ اختیاری یا تولّد دوم می نامند. مراد از مرگ اختیاری، زدودن حالات و صفات ناپسند و آراستن روح به اخلاق و صفات الهی است ؛ بنابراین مرگ اختیاری، نوعی خودسازی روحی است. در این مقاله، ابتدا مرگ اجباری به عنوان لازمۀ عالم وجود مطرح ...
full textمفهوم مرگ اختیاری از دیدگاه سنایی و عطار
مرگ از موضوعاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در عرفان، به غیر از مرگ اجباری که همان قانون طبیعی و الهی است، به نوع خاصّی از مرگ اشاره شده است که آن را مرگ اختیاری یا تولّد دوم می نامند. مراد از مرگ اختیاری، زدودن حالات و صفات ناپسند و آراستن روح به اخلاق و صفات الهی است ؛ بنابراین مرگ اختیاری، نوعی خودسازی روحی است. در این مقاله، ابتدا مرگ اجباری به عنوان لازمۀ عالم وجود مطرح ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیرازPublisher: دانشگاه شیراز
ISSN 2251-6123
volume 14
issue 52 2014
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023